سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جریان انحرافی - با ولایت
پست ترین دانش، آن است که از زبانت در نگذرد و والاترین دانش، آن است که در اعضا و جوارح پدیدار گردد . [امام علی علیه السلام]


 

هاشمی رفسنجانی بی شک در جریان انقلاب اسلامی، از شکل گیری تا بلوغ انقلاب، نقش های کلیدی و متفاوتی ایفا کرده است. مسئولیت های مهمی از قبیل ریاست مجلس خبرگان، ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و.. باعث شده است تا نقش پررنگ وی در عرصه ی سیاست چشمگیر باشد. برخی وی را ناجی نهال انقلاب اسلامی در برحه های حساس می دانند؛ برخی دیگر، وجود ایشان را بحران تلقی کرده و عامل شدت یافتن معضلات کشور می دانند! فارغ از دو نگاه فوق، واقعا هاشمی کیست و چه می گوید؟

هاشمی همیشه سعی کرده است از همراهی خود با حضرت امام(ره) بیشترین بهره را ببرد. خیل عظیم خواب و خاطرات وی از امام(ره) موید این دیدگاه است. هاشمیِ مدعیِ تاریخ نگاری و همراهی با امام، گاها با مطرح سازی خاطراتی متناقض با فرمایشات صریح حضرت امام، انتقادات بسیاری را به جان خریده است. بحث "عدم جنگ با اسرائیل" و "حذف مرگ بر آمریکا" از جمله بزرگترین این موارد بوده است.

اصرار هاشمی بر ادامه ی روند فوق، نشان دهنده ی آن است که مبانی فکری ایشان همین است که بیان می کنند. این که اختلافات مبنایی ایشان با مکتب امام، متعلق به گذشته است یا دوران کنونی، محل بحث ما نیست؛ مهم این است که هاشمی اصرار دارد این اجتهاد در برابر نص را به نام امام(ره) تئوریزه نماید.

تازه ترین اظهارات ایشان(+) که در سایه ی هیاهوی پساتوافقات هسته ای در حاشیه ی رسانه ها جا خوش کرد، بار دیگر بر انحراف ایشان از مکتب امام صحه می گذارد. ایشان در پیام تبریک به مناسبت توافق هسته ای، از توافق هسته ای به پیروزی یاد کرده و آن را با پیروزی قبول قطعنامه مقایسه نمود! قطعنامه ای که حضرت امام، پذیرش آن را صراحتا به جام زهر تشبیه کرده بودند: "و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام". البته این بار اول نیست که هاشمی از قطعنامه به نیکی یاد می کند. مطابق معمول، سند این سخن هاشمی نیز، کسی جز خود او و خاطراتش نیست!

نکته ی تامل برانگیز دیگری که از این اظهارات برمی آید این است که آیا توافق هسته ای نیز به مانند قطعنامه 598، یک نقطه ی تاریک در انقلاب اسلامی ایران است که همان تئوریزه کنندگان شیرینی جام زهر، مدافع و موافق آن گشته اند؟ چه امتیازات و یا احیانا منافعی در پس غرب پرستی و استکبارباوری وجود دارد که آقایان تا این حد بر آن سینه چاک می زنند؟ اعترافات یکی از محکومان فتنه ی 88 مبنی بر قصد انتقام هاشمی از رهبری(+)، این روزها بیشتر خودنمایی می کند.

هاشمی خواسته یا ناخواسته، رهبری جریانی را بر عهده گرفته است که در راه رسیدن به آرمان های لیبرالی، حتی سابقه ی شورش علیه جهوریت را در کارنامه ی خود دارند! جربانی که راه حل تمام مشکلات خود را در تسامح و دوست انگاری دشمن می پندارد. این مدعا را بخش دیگری از سایت رسمی هاشمی رفسنجانی با انتشار تفسیر خاص و عجیبی از یکی از آیات قرآن یاری می نماید:



جالب تر این است که هاشمی در ادامه، خود را یک رسانه متحرک می نامد. بنابراین خود او نیز اذعان دارد که سخنان و اظهارات هدفمند وی، بار سیاسی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت.

با این که شخص امام رحمه الله علیه با هوشمندی، در وصیت نامه ی خود، این گونه راه را بر تحریف خود بسته بودند: "آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم." این جریان خطرناک چنان توپخانه ی تبلیغاتی خود را به کار انداخته است که خلف صالح امام را نیز وادار به واکنش شدید در این رابطه کرده اند. حضرت امام خامنه ای در سالگرد رحلت حضرت امام تا حدی این جریان را خطرناک می دانند که سیلی خوردن ملت ایران را از نتایج تحریف امام بر می شمارند.(+)


با تمام این تنفس های مصنوعی بر پیکره ی زخم خورده ی فتنه، وعده ی الهی بر حکومت نهایی مستضعفین و صالحین است و روسیاهی بر ذغال باقی خواهد ماند.



 
نویسنده: مهدی حامدی |  جمعه 94 تیر 26  ساعت 3:10 عصر 

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شکست اخلاق
و علی البرجام السلام!
نشان وابستگی..
جریان انحرافی
اهداف پنهان
تحریم صداقت..
صندوق ها شفاف اند؛ عینک مان را تمیز کنیم!
تحریم جدید..
شیطان بزرگ
اظهارات سخیف نجفقلی حبیبی درباره ی عاشورا
آقای هاشمی برایتان نگرانم..
سخنی از سر دلسوزی با جریان شیرازی ها
نکته ای در باب سبد کالا
رابطه با روسیه..
نکته ای در باب تسخیر لانه ی جاسوسی
[همه عناوین(166)]